تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۲ ساعت ۰۱:۳۱
۰
کد مطلب : ۸۵۴۱

مصاحبه اختصاصى ماهنامه خيمه با آيت الله سید محمد باقر حكيم

شماره پنجم ماهنامه خیمه - جمادی الاول و الثانی1424 - مرداد 1382

آيت الله سيّد محمّد باقر حكيم چهره اى سياسى و در عين حال بسيار صميمى و دوست داشتنى است.

اين گفت و گوى اختصاصى، قبل از عزيمت وى به عراق و درباره ى هيئآ ت، عزادارى، مقتل خوانى، انحرافات و بدعت ها انجام شده است.

سيّد محمّد باقر حكيم يكى از مقتل خوان هاى مشهور است كه بدين سبب در ميان خاص و عام و بويژه در ميان مردم عراق، شهرت فراوانى دارد...



* نظر شما درباره ى شيوه هاى جلوگيرى از انحرافات در مراسم عزادارى امام حسين(ع) چيست؟

مجالس عزادارى امام حسين(ع)، از مهم ترين برنامه هايى است كه اهل بيت(ع) براى تربيت پيروانشان و رسيدن آن ها به درجات بالاى فكرى و اخلاقى و نفسى و معنوى، تأكيد كرده اند.

اين مجالس در ساختن جامعه ى صالح، محافظت از اين جامعه و استمرار آن، نقش بزرگى را ايفا مى كنند؛ چنانچه نقش بزرگى در تأثير بر محافل پيرامون اين جامعه ى صالح و پيوند و ارتباط جامعه با اهل بيت(ع) را دارا مى باشند.

اين مجالس، به صورتى واضح، از يك جهت حقّى را كه اهل بيت عليهم السلام از آن بهره مند بودند و يا حقى كه اهل بيت(ع) داشته اند، آشكار مى كند و از جهت ديگر، بيانگر مظلوميت اهل بيت(ع) است.

مجالس عزادارى، نمادى است براى بيان اين حق و اين مظلوميت و به همين دليل است كه تمامى مراسم عزادارى، در چارچوب مراسم عزادارى امام حسين(ع) قرار مى گيرد. بنابراين اگر اهل بيت مى خواستند كه براى پيامبر اكرم(ص) و يا حضرت على(ع) و يا حضرت زهرا(س) اقامه ى عزا كنند، در چارچوب عزادارى امام حسين(ع)، اقامه ى عزا مى نمودند.

وقتى به اين تنوّع و گوناگونى برگزارى مراسم دقت مى كنيم، درمى يابيم كه اين تنوع، گاهى به صورت زيارتى است كه پيروان اهل بيت(ع) انجام مى دهند و گاه با برپايى مجالس عزا و سوگوارى و در آن مجالس از حادثه ى كربلا، از آنچه بر اهل بيت گذشته است، از دردها و سختى ها و مظلوميت آن ها، همچنين غم و اندوهى كه بر آن ها روا داشته اند گفته مى شود اين تنوع، نقش بزرگى در ساختن جنبه هاى گوناگون در شخصيت انسان دارد، به گونه اى كه برخى از اين آيين ها به ساختن جنبه هاى فكرى و فرهنگى و برخى به ساختن جوانب روحى و عاطفى و برخى به ساختن جنبه هاى فرهنگى و عقيدتى انسان مرتبط به اهل بيت مى پردازد؛ هم چنان كه برخى از آن ها به ساختن جنبه هاى سياسى فرد مى پردازد به گونه اى كه پيمان ميان وى و اهل بيت را هدايت مى كند؛ بخصوص در قرائات زيارت اهل بيت، كه خود نوعى پيمان و رابطه و پيوند با اهل بيت به شمار مى آيد. اين نوع از زيارت، نقش بزرگى در تحقق اين هدف دارد به همين خاطر است كه صيانت از اين شعائر و دور نگاه داشتن آن ها از اين انحراف، بسيار مهم است. علت اهميت آن، نقش بزرگى است كه در تاريخ و تكوين جامعه ى اهل بيت دارد، براى اينكه همچنان مؤثر و كارا باقى بماند موظّف به محافظت از آن هستيم. بنابراين اگر بخواهيم به سؤال درباره ى حفظ شعائر حسينى از انحراف جواب بدهيم، لازم است به بعضى نكات اشاره اى داشته باشيم:

نكته ى اول، تأكيد بر ضرورت التزام به روش هايى است كه اهل بيت(ع)، در احاديث متعدد و منصوصه اى كه به ما رسيده، بيان فرموده اند. بديهى است كه عزادارى براى امام حسين(ع) نوعى عبادت است و انجام عبادات در چارچوب تعيين شده ى خودش صورت مى گيرد. براى انسان جايز نيست هر طورى كه مى خواهد نماز بخواند، بايد آنطور كه اسلام بيان كرده عمل كند، مانند حج و ديگر عبادات، پس روشن شد كه عزادارى امام حسين(ع) نيز اينچنين است. پس يكى از روش هاى جلوگيرى از انحراف در نقل واقعه ى كربلا و اقامه ى عزاى امام حسين(ع) التزام به روش هاى منصوصه ى زيارت ورعايت مواردى است كه براى عزاى امام حسين(ع) بيان كرده اند.

نكته ى دوم، نقش علماى دين است؛ علمايى كه به اسلام و احكام آن آشنا هستند و اين نقش، يك نقشِ اِشرافى و نظارتى است. درست است كه شعائر حسينى را همه ى مردم مسلمان، زنان و مردان، جوانان و نوجوانان و تقريبا همه ى مردم - از هر طبقه اى - برپا مى كنند، ولى به جهت آنكه اين مجالس، مجالس دينى و مرتبط با اسلام هستند، حضور علماء و اِشراف آن ها بر آنچه در اين مجالس مى گذرد، لازم است. اين حضور، روش هاى صحيح عزادارى را تضمين مى كند؛ چنانچه اعمال عبادى تحت نظر يك عالم دينى، صورت صحيح به خود مى گيرد.

نكته ى سوم و مهم در اين بحث، تلاش براى تربيت كادرهايى است كه مسؤوليت اين مراكز، مؤسسّات و هيأت ها را - كه اقامه ى عزا مى كنند - به عهده دارند. كادرى كه سرپرستى و مسؤوليت يكى از مراكز دينى، مانند حسينيه ها و مدارس دينى را به عهده دارند، بايد به مسائل صحيح اسلامى آشنا باشند و نسبت به اهدافى كه امام حسين(ع) براى آن اهداف قيام كرده اند، شناخت صحيحى داشته باشند؛ بديهى است تأكيد اهل بيت بر تشكيل اين مجالس، به خاطر نيل به همين اهداف بوده است.

اگر تربيت اين افراد به صورتى صحيح انجام پذيرد، اين خود تضمين مهمى براى مجالس عزادارى در برابر انحرافات است.



* نقش مرجعيت در صيانت از شعائر حسينى چيست؟

مرجعيّت دينى، چنانچه مى دانيد به عنوان نائب امام عصر(عج) مطرح است و نقش عمده و حسّاسش در حفظ و صيانت از اركان شريعت اسلامى و انجام مراسم اسلامى، على الخصوص برپايى شعائر حسينى ست. در يك بررسى كوتاه، نقش بزرگ مرجعيّت را در خلال چند امر مهم و اساسى بيان مى كنم:

امر نخست: شركت و حضور مراجع در مجالس مذهبى، با توجه به تفاوت هايى كه از حيث درجات مختلف علمى شان مطرح است. اين حضور، تأثير مهمى در آن چه «جلوگيرى از انحراف» ياد شده، دارد.

حضرت آيت اللّه العظمى حكيم(ره) 15روز اول ماه مبارك را در منزلشان اقامه ى عزا مى كردند؛ ايشان هر روز براى يك معصوم(ع) ذكر مصيبت داشتند، تا اينكه شب پانزدهم ماه مبارك با جشن براى ميلاد امام حسن(ع) مجلس ختم مى شد. همچينن به مناسبت شهادت امام صادق(ع) و در ايام زيارت مخصوصه، اقامه ى عزا مى كردند. ايشان به زيارت نيمه ى اول شعبان، زيارت عرفه و عيد اضحى اهتمام فراوان داشتند.

همچنين يكى از افرادى كه اهتمام جدى به زيارت و اقامه ى عزا مى ورزيد، شهيد صدر بود؛ هر شب جمعه در منزل ايشان، اقامه ى عزا مى شد. شب هاى جمعه، برنامه ى زيارت امام حسين(ع) و اقامه ى عزا براى امام كاظم(ع) از برنامه هاى هميشگى ايشان بود.

قبل از آقاى حكيم، مراجع ديگرى از جمله: آيت اللّه سيد ابوالحسن اصفهانى، آيت اللّه شيخ ميرزا حسين نايينى، جزو افرادى بودند كه در مناسبات معيّن و مشخص در منازل خود اقامه ى عزا مى كردند.

امر دوم: ابراز علاقه، ايجاد ارتباط و بيان عشق به هيأت هايى كه اين آيين ها را برپا مى كردند؛ چه از طريق استقبال از هيأت ها و چه از طريق كمك كردن به آن ها و هدايت و راهنمايى آن ها، يا شيوه هاى ديگرى كه بيان گر ارتباط مراجع با اين آيين هاست؛ به نحوى كه آن ها را از قضاياى زيربنايى مى دانسته اند.

امر سوم: هرگاه كه اين شعائر، با سركوب حاكمان ستمگر مواجه مى شد مراجع به دفاع از آن مى پرداختند؛ به عنوان مثال، آن چه در ايران در دوران رضا خان پهلوى مشاهده كرديم، كه آيين هاى سوگوارى اباعبداللّه(ع) دچار پى گرد و سركوب شديد گرديد، علما در دفاع از آن نقش مهمى ايفا كردند.

همچنين در عراق در دوره هاى مختلف، چه در دوران سلطنت يا در زمان عبدالكريم جاسم يا بعد از آن در زمان جمهورى؛ البته شديدترين آن در زمان حزب بعث بود. نقش علما در اين زمان، آن قدر برجسته است كه بعضى از آنان به خاطر دفاع از اين شعائر به مدت 20سال به زندان افتادند و حتّى بعضى از ايشان در اين راه كشته شدند.

امر چهارم: عملكرد مرجعيت در پيش برد اين شعائر است؛ مراجع با توجه به دگرگونى هاى وضع زمان، هيچگاه از روى تحجّر و جمود، بر يك روش خاص اصرار نورزيدند. در عهد مرحوم آيت اللّه حكيم(ره) وضعيت به گونه اى شد كه بسيارى از نوجوانان و جوانان دانشگاهى در مراسم عزادارى شركت مى كردند و مرحوم آيت اللّه حكيم(ره) هميشه يك هيأتى را به نمايندگى از خودشان براى شركت در اين هيئآت مى فرستادند كه من نيز يكى از افراد آن گروه بودم و در آن هيأت ها سخنرانى مى كردم. البته برگزارى باشكوه جشن ها و اعياد تولد ائمّه(ع) - كه در تاريخ عراق بى سابقه بود - باعث پيشرفت و هماهنگى برگزارى اين مراسم ها با حال و هواى آن زمان را داشت. اجراى اين جشن ها كاملاً با برنامه بود و باعث نوعى مقبوليت بين جوانان گرديد.



* سؤال بعدى درباره ى خواندن «مقتل» است؛ حضرتعالى سنت «مقتل خوانى» را در عراق باب كرديد؛ چه عامل يا عواملى باعث استمرار اين سنت شد؟

خواندن مقتل، پيشينه ى عميق تاريخى دارد. بسيارى از علما كتب مقتل تأليف كرده اند تا شعائر حسينى احيا گردد و آنچه ما اكنون مى بينيم، نتيجه ى استمرار و زحمات طاقت فرسايى است كه پيروان اهل بيت كشيده اند. اين سنت - چنان كه شنيده ام - با آيت اله العظمى شيخ محمّد جواد بلاغى، كه از علماى بزرگ و از مدافعان اسلام بوده، شروع شده است. او آثار بسيارى در تفسير، كلام و گفتگوى با اديان الهى دارد.

وى مقتل خوانى را در كربلا شروع كرد و سپس سيد مقرّم آن را ادامه داد؛ كه البته ايشان در اواخر عمر، چون مبتلا به بيمارى بودند و قادر به خواندن مقتل نبودند، پس از من خواسته شد كه اين كار را ادامه دهم و من هم ملتزم به آن شدم؛ كه مرحوم سيد مقرّم نيز در آن مجلس حاضر مى شد. البته اين سنّت حسنه، پس از تبعيد نيز ادامه يافت. خواندن مقتل در احياى سنت عزادارى، نقش بزرگى ايفا كرده و باعث زنده نگه داشتن تاريخ كربلا و مصائب امام حسين(ع) شده است.

شيوه هاى مقتل خوانى در بيوت علما و مراجع متفاوت بوده؛ مثلاً مرحوم مقرّم از روز پنجم شروع مى كرده و تا روز نهم ادامه مى داده و سپس، روز دهم به كربلا مى رفته است. در نجف و در منزل بعضى از علما، از زمان حركت امام حسين(ع) از مدينه تا زمان واقعه ى كربلا، خوانده مى شده است.

در بيت مرحوم كاشف الغطاء و قرشى و شيخ نصّار، نيز مقتل خوانى مرسوم بوده و هميشه خوانده مى شده است. ادامه دارد...

نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما